سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام‌الله‌علیها قبل از رحلت

شاعر : رضا دین پرور
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : مثنوی

افـتـاده‌ام به بسـتـر بی‌سـایـبـان حـسین            از خواهر تو گریه گرفته امان حسین

در زیـر آفـتـاب، سـرت را بـریــده‌انـد            در زیـر آفـتـاب، بـه رویت دویـده‌انـد


دارم حساب می‌کشم از قطره‌های آب            تو سوختی و صورت من سوخت بی‌نقاب

ماندی سه روز بی‌کفن و بوریا حسین            اصلاً عوض کنیم سر بحث را حسین

من سختم است پیش تو این روز آخری            از این هـمه گـلایـۀ خـواهـر بـرادری

یاد تو هست مـادرمان بسـتری که شد            رخسار او کـبودی و نیلـوفری که شد

دارم شـبـیـه او پـی تــابــوت مـی‌روم            با این پر شکـسـته به لاهـوت می‌روم

این روزها که سیـنۀ من تنگ می‌شود            خـیـلی دلـم برای حـسن تنـگ می‌شود

ای کربلای من سفرم را چه می‌کنی؟            داغی که مانده بر جگرم را چه می‌کنی؟

من را ببـخـش وقت زیـارت نمی‌شود            دیگر کسی شـبـیه تو غـارت نمی‌شود

می‌خـواستم ضـریـح تنت را بغـل کنم            یکبار جـسـم بی‌کـفـنـت را بـغـل کـنـم

جانم به وصل عشق تو با سوختن رسید            این پاره‌های پیرهنت هم به من رسـید

از آن غـروب، رنج اسارت کـشـیده‌ام            از زیر تیر و نیـزه، کـنارت کـشیده‌ام

ای وای از رباب، که جانش به لب رسید            هر جا که رفت، حرمـلۀ بی‌ادب رسید

گرچه میان تشت طلا، جام برنگـشت            دیگـر رقـیـه از سـفـر شـام برنگـشت

حـالا شـده خـرابــه؛ دمـشـق رقـیـه‌ات            برگـشـته‌ام به شام، به عـشق رقـیه‌ات

سر را گرفت و گفت که بابا حلال کن            مـوی مـرا بـلـنـدتـر از این خـیال کـن

این رو به قبله را تو نگو روبه راه نیست            اصلاً خـیـال کن بدن من سـیـاه نیست

شهـدی دوبـاره از لب قـرآنـی‌ات بـده            جـایی برای بوسه به پـیـشـانی‌ات بـده

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و همچنین عدم رعایت توصیه‌های علما و مراجع حذف شد، در بحث غارت معجرها دو نکته مهم باید مورد توجه قرار بگیرد ۱ـ موضوع غارت معجر بر فرض بر اینکه صورت گرفته باشد با آنچه متاسفانه بصورت عام در اشعار آورده می‌شود بسیار متفاوت است، لازم است بدانیم در عرب آن زمان قسمتی از حجاب زنان (معجر)، پارچه‌ای بوده که در مقابل صورت قرار می‌گرفته و این جزء حجاب بوده است؛ همچنان‌که هم اکنون نیز در عراق، عربستان و بسیاری از کشورهای اسلامی این‌گونه حجاب دارند، از این‌رو حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در خطبه‌اشان در مجلس یزید فرمودند: وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ؛ دختران سول خدا را با صورت باز، شهر به شهر در معرض دید مردم قرار دادی! لذا آنچه در غارت معجرها مطرح است حذف این روبند صورت‌ها بوده است نه اینکه نعوذ بالله اهل بیت کشف حجاب شده‌اند همچنان که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها هم بر همین موضوع اشاره می‌کنند که خود این نیز مصیبت بسیار بزرگ و دردناکی است ۲ـ گفتن و یادآوری غارت معجرها حتی در حد همان روبند صورت شایسته و سزوار اهل بیت نیست!!!  آیا اگر خود ما روزی ناموسمان به هر دلیلی همچون باد و... برای لحظاتی نتوانند حجاب خود را حفظ کنند آیا دوست داریم که یکسره به ما متذکر شوند که در فلان روز چادر خواهر، مادر و یا همسرمان را باد برده و ....  آیا ما از تکرار این حرف ناراحت نمی‌شویم؟؟ پس به هیچ وجه شایسته نیست این فاجعۀ تلخ را حتی بر فرض صحت آن بازگو و تکرار کنیم!!!



رفتی و گوش ما همه بی‌گوشواره شد            عمامه رفت و معجر مان پاره‌پاره شد



بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت‌های معتبر حذف شد؛ موضوع جشن، شادی، رقصیدن و ... در شام بوده نه در کوفه و براساس کتب معتبر تاریخی همچون: الفتوح ج ۵ ص ۱۲۱؛ أمالی مفید ج ۳۸ ص ۳۶۷؛ اللهوف ص ۱۳۰؛ مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۱۱۶؛ مَقْتَل خوارزمی ج ۲ ص ۴۶؛ مُثیرُالأحْزان ص ۲۰۹؛ جلاءالعیون ص ۵۹۳؛ بحارالأنوار ج۴۵ صص ۱۰۹و ۱۶۴؛ منتهی‌الآمال ص ۴۸۵؛ قمقام ص ۵۱۶؛ نفس‌المهموم ص ۳۵۳؛ مقتل امام حسین ص ۲۲۳؛ مقتل مقرّم ص ۲۹۹؛ مقتل جامع ج ۲ ص ۴۳  و.... در شهر کوفه مردم پشیمان شده و گریه زاری می‌کردند، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین‌جا کلیک کنید. ضمن اینکه در منابع معتبر برای شهر شام هم جشن پایکوبی نقل کردهاند نه پرتاب سنگ و آتش و ...



پیشانی ام شکست و وضویم جبیره بود            بازارهـای کوفه پُر از چشم خیره بود



وقت قـمار، پای سـرت شرط کرده‌اند            در پیـش پـای ما صدقـه پرت کرده‌اند



سنگت زدند بر سر نی، مرد و زن حسین            از هر دو سنگ، خورده یکی هم به من حسین



بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما به دلیل مستند نبودن داستان تنور خولی و مغایرت با روایات معتبر؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور اجتناب از گناه تحریف وقایع عاشورا؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید؛ زیرا در روایات معتبر کتب تاریخ الامم والملوک ج ۵ ص ۴۵۵؛ الکامل فی‌التّاریخ ج ۱۱ ص ۱۹۲؛ مَقْتَل خوارزمی ج ۲ ص ۱۰۱؛ مُثیرُالأحْزان ص ۲۸۸؛ مَناقِبِ آلِ ابیطالب ج ۴ ص ۶۰؛ بحارالأنوار ج ۴۵ ص ۱۲۵؛  جلاءالعیون ص ۵۹۸؛ منتهی الآمال ۴۷۴؛ نفس المهموم ص ۵۱۷؛ مقتل جامع ج۲ ص ۳۴؛ مقتل امام حسین ۲۰۹؛ تصریح شده است که خولی سر را در کنج حیاط خانه و در زیر تشتی قرار دادند، موضوع تنور خولی برای اولین بار در قرن دهم در کتاب روضة الشهدا تحریف شده است؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید



اصلاً چه شد که قسمت آن دیگری شدی            بین تـنـور رفتی و خـاکـسـتـری شدی